برنده
اثر
محسن سلیمانی
انتشارات:
نقش نگین
تعداد صفحه: ۲۱۶
ژانر: داستان، روانشناسی
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان، میانسال
دربارهی کتاب: در این اثر به این مهم بیشتر پی میبریم که در واقع زندگی برای ما اتفاق نمی افتد بلکه در هر لحظه، در حال پاسخ دادن به درخواست های ماست و این ما هستیم که اتفاق های زندگیمان را میسازیم.
در این کتاب به ما یادآوری میشود، برای دست یافتن به هر خواسته، هدف و رویا، جهان و انسان هر کدام وظیفه مشخص خود را بر عهده دارند. جهان که توسط ذات قدرتمند خداوند طراحی شده، بدون هیچ عیب و نقصی و در کمال دقت و بخشندگی و بی طرفی، تمام وظیفه اش را در قبال هر خواسته ی انسان، هر چه که باشد یا هر چقدر هم که بزرگ باشد، به بهترین شکل انجام میدهد. این ما هستیم که باید درست و اصولی وظیفه مان را برای دریافت هر خواسته و هدفی در این جهان انجام دهیم.
این کتاب به ما می آموزد که چطور به روش درست از این قانون خداوند درخواست کنیم و چطور وظیفه ی خودمان را برای رسیدن به هر خواسته ای درست و طبق دستورالعمل قانون انجام دهیم تا جهان هم به درستی و کامل به آن پاسخ داده و خواسته موردنظرمان را دقیقا به همان شکلی که مدنظر ماست تقدیم ما کند.
برای دریافت رایگان فصل اول کتاب، میتوانید به وبسایت برنده دات نت(Barande.net) مراجعه نموده و درباره کتاب بیشتر بدانید.
گزیدهای از متن کتاب: اکنون معلم انگلیسی هستم--
سلام!
اول از همه، می خواهم از شمایی که داستانم را می خوانید، تشکر کنم.
چند سال پیش قانون جذب را مطالعه کردم و واقعا آن را دوست داشتم! سال گذشته دوره انگلیسی ام را تمام کردم، و به عنوان منشی در یک آژانس مسافرتی کار می کردم، اما از آن احساس شادی نمی کردم. احساس می کردم به آن مکان تعلق ندارم، این حس را می شناسید؟
بنابراین، هر روز، در حالی که به سر کار می رسیدم، عادت داشتم به این فکر کنم که "معلم انگلیسی هستم". هر وقت که به حمام می رفتم فکر می کردم "معلم انگلیسی هستم و نزدیک خانه ام کار می کنم، پس می توانم پیاده به آنجا بروم و زمان کارش هم فقط صبح ها ست، بنابراین می توانم طی بعدازظهر آزاد باشم"... همچنین عادت داشتم هر روز داستان های قانون جذب را بخوانم، که برایم بسیار فوق العاده بود !
مادرم رزومه ام را به چند آموزشگاه انگلیسی فرستاده بود. در اکتبر تصمیم گرفتم کارم را ترک کنم. تصور می کردم که اگر بخواهم حرکت کنم و پیش بروم، باید از خود شروع کنم، بنابراین درخواست استعفا دادم.
اکنون می توانم بگویم: معلم انگلیسی هستم! از یکشنبه شروع به کار می کنم. این کار نزدیک خانه ام است و می توانم پیاده بروم.
چه حدسی می زنید؟
در حال حاضر، فقط صبح ها کار می کنم.
کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش دادهاند:
المیرا مناف زاده هیر
،
شراره طالبیان
،
روژین خالدی