غربتی
انتشارات:
انتشارات افراز تهران
تعداد صفحه: ۸۰ صفحه
ژانر: نوجوان، داستان
جنسیت صدای مناسب: زن
سن صدای مناسب: میانسال
دربارهی کتاب: مجموعه داستان کوتاه که بیشتر مربوط به فرهنگ بومی و محلی شهرکرد است.
مناسب گروه سنی نوجوان
شماره کتابشناسی ملی 1575303
گزیدهای از متن کتاب: کشکول ، همانطور که ترکه دستش بود و آن را روی خاک و سنگ میکوبید و راه میرفت و لنگ میزد ، دست دیگرش را مثل همیشه در جیب کتش قایم کرده و در همین حال سرش را کج گرفته بود و میرفت و احمقانه میخندید و میگفت : هه هه ، صاحب جان رو امشو میزاریم تو کنده . . .
گرگ با یک دستش روی برفهای تازه باریده پنجه میکشید و دست دیگرش را چون داس در هوا تکان میداد. انگاری میخواست انبوهی علف را از مقابل صورتش درو کند و زوزه میکشید و صدایی خرناس مانند از گلویش خارج میشد. ماهی جان خم شد و سنگی برداشت و به طرف گرگ پرتاب کرد ، گرگ دوباره یک قدم به عقب رفت و خرناس کشید . . .
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
—