شمال و جنوب
اثر
اليزابت گاسكل
مترجم:
سارا خزاعى
انتشارات:
نشر گل آفتاب (مشهد)
تعداد صفحه: ٦٢٣
ژانر: تاریخی، کلاسیک، عاشقانه، رمان، اجتماعی
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: میانسال
دربارهی کتاب: دختر جواني بهمراه خانواده اش از زندگي سنتي جنوب انگلستان به نواحي صنعتي شمال نقل مكان مينمايد و پس از آشنايي با كارخانه دار جوان شمالي و تعدادي از كارگران كارخانه، در تعصبات خود نسبت به ارزشهاي مدرن و مادي شمال و ساكنان آن تجديد نظر ميكند.
اين كتاب دو بار توسط بي بي سي بصورت سريال درآمده و موفقيت قابل توجهي داشته. (سريال توليد ٢٠٠٤ آن در تلويزيون ايران دوبله و پخش شده است).
گزیدهای از متن کتاب: خانم تورنتون تمام روز در اتاق نهاخوری منتظر اخبار نامزدی پسرش با دوشیزه هیل بود.با هر صدای در،خود را آماده می کرد،کار خیاطی را از روی زانو برمی داشت و با وجود دیدگان تار و دستهای لرزان با پشتکار سوزن میزد.اما هر بار در باز می شد و شخص بی اهمیتی در پی کاری بی اهمیت وارد می شد.ماهیچه های منقبض و همیشه یخ زده صورتش غمی داشتند که برای چهره خشن و خاکستری او غیر عادی به نظر می رسید.سعی می کرد تغییراتی را که ازدواج پسرش در زندگی خودش به وجود می آورد از ذهن خارج کند و روی کارهای روزمره خانه متمرکز شود.زوج جوان ملحفه و رومیزی جدید لازم داشتند پس دستور داد چندین سبد رومیزی،دستمال و امثال اینها آورده شود و مشغول شمردن آنها شد.برخی از آنها متعلق به خودش بود ندو رویشان حروف ج.ه.ت (جرج و هانا تورنتون) دوخته شده بود و برخی متعلق به پسرش بودند.برخی قدیمی و از جنس پارچه مواج هلندی بودند و کار ظریفشان دیگر در بازار وجود نداشت.مدتها به آنها خیره شد.چقدر اوایل ازدواجش به آنها افتخار می کرد! اخم کرد، لبانش را به هم فشرد و بادقت حروف ج و ه را شکافت.حتی برای دوختن حروف جدید دنبال نخ قرمزگشت اما نخ قرمز تمام کرده بود و دست و دلش پیش نمی رفت کسی را به دنبال خرید آن بفرستد .به فضا خیره شد و تصویر پسرش از ذهنش گذشت...پسرش...مایملکش ...مایه غرورش ! (ص 315)
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
فریبا اکبری