اثر تکتم توسلی

انتشارات: هيلا

تعداد صفحه: ١٨٤

ژانر: رمان

جنسیت صدای مناسب: زن

سن صدای مناسب: میانسال

درباره‌ی کتاب: مشكلات زني مطلقه و رويارويي او سال ها بعد با پسرش

گزیده‌ای از متن کتاب: من یک گریپ فروتم .از همان وقتی که سند های طلاق را امضاء کردم و از پله های دفتر خانه پایین آمدم . آن موقع این را نمی دانستم .آنروز فقط به شهاب فکر می کردم و این که اگر او را داشتم دیگر به هیچ چیز نیاز ندارم . ولی از همان وقت داشتم نقش یک گریپ فروت تر و تازه را برای مرد های اطرافم بازی می کردم . مامان آب گریپ فروت ها را می گرفت وبه زور به خورد بابا می داد .می گفت این فقط یک میوه نیست .هم برای چریبت و فشار خونت خوبه هم نمی ذاره سرما بخوری . حالا من هم شده ام گریپ فروتی که به درد همه جور مردی می خورم . عینک را از چشم بر می دارم و می روم توی سوپر . یک شیر ویک ماست و چند تا خوراکی بر می دارم و می گذارم روی میز جلوی صاحب مغازه . مرد ماشین حساب را می کشد جلو . دو تا آدامس به بقیه خوراکی ها اضافه می کنم . "دو و پانصد قابل شمارو هم نداره " به خوراکی ها نگاه می کنم و به ماشین حسابی که هیچ عددی را نشان نمی دهد . "فکر کنم اشتباه کردین " خوراکی ها را می چسبانم به سطل ماست و آدامس ها را می گذارم رویش ."ایناروهم حساب کردین " صاحب مغازه مرد میان سالیست . ریش هایش را از ته زده و پیراهن آبی چهار خانه پوشیده . جلوی سرش موهای کم پشت وز کرده و روی هم بالا رفته . "نه درسته .راستی شما تعطیلی جایی نرفتین " سعی می کنم خودم چیز هایی را که خریده ام حساب کنم آرام می گویم "نخیر" مرد خوراکی ها رامی چیند توی کیسه . " وای چه مظلومانه گفتین نخیر .راستی ویلای ما توی شمال هست .هر وقت خواستین بگین کلید بدم تشریف ببرین در هر صورت در خدمتون باشیم " چیزی نمی گویم به اطراف نگاه می کنم هیچ کس توی مغازه نیست . مرد کیسه را می گیرد طرفم "ببخشید من شوهر شمارو تا به حال ندیدم تنها زندگی می کنید ؟" مرد سوپری کلا فه ام کرده می خواهم توی صورتش خیره شوم بگویم به تو چه اما چیزی نمی گویم دست می برم توی کیفم به حساب خودم شده پنج هزارو هفت صد تومان . سه تا دو هزاری می گذارم روی میز و کیسه را بر می دارم . "مدیونی اگه چیزی لازم داشته باشی و نگی " از در بیرون می روم صدایش دوباره از پشت سرم می آید" مدیونی