عمه گیلاس ۱ (هیولای کوه به دوش)
اثر
محمدرضا شمس
انتشارات:
هوپا
تعداد صفحه: ۱۸۱
ژانر: نوجوان، داستان، فانتزی
جنسیت صدای مناسب: زن
سن صدای مناسب: جوان
دربارهی کتاب: داستان زندگی پسری که در پنجاهسالگی به دنیا می آید. باید تصمیم مهمی در زندگیاش بگیرد: یا باید به سوی پیری برود یا به سوی کودکی. عمهگیلاس جادوگری است که به کمکش میآید …
عمهگیلاس داستانی ایرانی است با عناصر کاملاً بومی. نویسنده تلاش کرده است با استفاده از اساطیر و افسانههای ایرانی به خلق شخصیتهایی بپردازد که ریشه در اسطورهها و افسانههای ایرانی دارند. بازیهای فرامتنی و تعامل با مخاطب و مشارکت دادن او برای پیشبرد داستان از شگردهای دیگر نویسنده است که در این اثر با آن روبهرو هستیم.
داستانی وهمانگیز سراسر تخیل و ترس، داستان پسری که دانه به دانه هویت واقعی اطرافیان و خانوادهاش را کشف میکند … چیزی که سالها از آن بیخبر بوده … البته میان این همه ترس و تخیل، نویسنده فراموش نکرده که شما را هم بخنداند.
گزیدهای از متن کتاب: یکدفعه همهجا مثل قبرستان ساکت میشود. دیگر صدای مردهها هم به گوش نمیرسد. انگار شب شعرشان تمام شده و به گورهایشان برگشتهاند. شاید هم ایستادهاند و ما را تماشا میکنند.
امنیهها بهسرعت از جیپ پایین میپرند و تفنگهایشان را رو به تاریکی نشانه میروند. صدای کشیدن گلنگدنها بلند میشود. سرکارغضنفری مثل مرغی که وسط گاوصندوق بانک مرکزی تخم گذاشته باشد غافلگیر شده و نمیداند چهکار کند. با یک دست فانوسقهاش را میبندد و با دست دیگر زور میزند کلتش را دربیاورد و در همان حال با ترس رو به تاریکی فریاد میزند: «کی… کی… کی اونجاست؟»
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
—