واوبوک

اثر لیلی مجیدی

انتشارات: چشمه

تعداد صفحه: ۲۲۲

ژانر: داستان، رمان

جنسیت صدای مناسب: زن

سن صدای مناسب: جوان

درباره‌ی کتاب: داستان در باره‌ی دختر جوانی‌ست که بعد از مرگ پدر، به خانه‌ی پدری برمی‌گردد و با حضور آدم‌های تازه رابطه با پدر و گذشته‌اش را بازیابی می‌کند.

گزیده‌ای از متن کتاب: از روی سنگ بلند شد. سیاهی‌ها چشمش را پر می‌کردند. چرخید. خیره شد به سبزی برگها. خواست همه را بدهد توی چشم‌هاش. اما نمی‌شد. سیاهی‌ها حتا تا توی گوش‌هاش رفته بودند. صدای طاهر هنوز توی گوشش بود. نکبت... نکبت... صدای پدر توی گوشش بود. دیگر به اینجام رساندی روجا... صدای پوریا توی گوشش بود. تنهایی می‌خواهی چه گهی بخوری؟ چند قدم از سیاهی‌ها که فاصله گرفت، سرش تیر کشـید. قبر مادر کدام طرف بود؟ نگاه کرد به سـمتی که قبر پدر بود. نه آنجا نبود. یا بـود؟ باز گمش کرده بود؟ درختها همه شـبیه به هـم بودند. جز آن یکی که نزدیک قبر پدر هم بود. آن یکی نارنج نبود. بود؟ اگر بود، پس چرا شـکوفه نداشـت؟

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: فرحناز علیزاده ،

میشا وکیلی ،

نغمه رستگار ،

مینو قدک ،

پگاه سالم پور

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: —