بازگشت
اثر
میلاد لطفی
تعداد صفحه: ۶۰
ژانر: رمان، اجتماعی
جنسیت صدای مناسب: مرد
سن صدای مناسب: جوان، میانسال
دربارهی کتاب: بازگشت، ماجرای زندگی عقابی را روایت می کند که از کودکی در یک باغ پرندگان، در قفسی اسیر است. از تصورات، آرزو ها و خصوصاً نفرتش نسبت به سایر پرندگان و رفتارشان می گوید. کشش عشق نسبت به عقابی که او را بالای سقف باغ دیده و همچنین تشنگی به آزادی او را مصمم به فرار از باغ می کند. طی رخدادی از باغ فرار می کند و ماجرا های متعددی در برخورد با سایر حیوانات برای او رخ می دهد. این برخورد ها و فراز و فرود ها برای او منجر به تغییر چند باره عقایدش می شود. داستان از زبان خود او روایت می شود که وقایع پیش آمده برای خود را روی پوست ماهی، خطاب به معشوقش می نویسد، تا روزی حرف هایش را به او برساند. او در نهایت کشته می شود ...
گزیدهای از متن کتاب: اما فقط يك دور به آخر مونده بود كه ... . داليم يك مرتبه ايستاد.
هياهو بلند شد، همه شوكه شده بودن. تماشاچیها فرياد ميزدن: «داليم، برو قهرمان! زود باش!» نارگيد داليم رو بوسيد و گفت: «برو رفيق، برو!» ولي داليم توجهي نميكرد و با چهرهی متفکری به اطرافش نگاه ميكرد.
رقیبهاش بهش نزديك و نزديكتر ميشدن، همهی چشمها از تعجب خیره شده بود. از شدت هیجان چنان قلبم به سینهام میکوبید که داشت از جا کنده میشد. باور کردنی نبود. اسبهای دیگه يكييكي از كنارش رد ميشدن و با یه نگاه مغرورانه تحقيرش ميکردن، ولی اون هیچ اهمیتی نمیداد. تا اينكه يكدفعه شروع کرد به دويدن. اما... اما اين بار خلاف جهت!!!
کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش دادهاند:
مصطفی حسینی
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
مصطفی حسینی