تولید
شده
در رویای بابل
در رویای بابل
اثر ریچارد براتیگان
مترجم: پیام یزدانجو

انتشارات: نشر چشمه
تعداد صفحه: ۲۳۸
ژانر: داستان
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: جوانی ناموفق و جویای کار که خود را کارآگاه خصوصی می نامد ؛ در حالیکه مقروض و بی خانمان و آواره است به وضعیتی دچار شده که حتی در پیاده رو به کاسه ی یک گدا لگد میزند تا موقع جمع کردن پولها چند سنتی گیرش بیاید ؛ در اوج گرسنگی و درمانده گی ؛ به ناگاه پیشنهادی از افراد مرموزی دریافت میکند تا در ازای پول قابل توجهی جنازه یک زن را از سرد خانه ی شهر بدزدد . پیشنهاد را می پذیرد و با کمک دوستی جسد را می دزدد و … ریچارد براتیگان نویسنده و شاعر آمریکایی (۱۹۳۵ – ۱۹۸۴( در رمان “رویای بابل ” (که توسط پیام یزدان جو به فارسی ترجمه شده است) ؛ دو جامعه موازی را توصیف میکند یکی جامعه ای است که تمام آدمها فاسدند یک نکته مثبت وجود ندارد ؛ محیط دهشت آور و بد بو است . مردم همه حقه بازند و در این جامعه شما نیز باید فاسد باشید تا بتوانید بمانید و کارتان را پیش ببرید . تصویری از آمریکا میدهد که در آن همه‌ی آدم‌ها برای بقا تلاش می‌کنند. و در این جامعه ؛ حاکمیت مطلق پول روابط انسانی را تا حد تنازع حیوانی تقلیل داده است . براتیگان همه چیز را به هجو می کشد ؛ تمام ارزشهای جامعه ی مدرن را به تمسخر می کشد؛ مفهوم ارزش انسانها ؛ مناسبات عاشقانه ؛ فداکاری برای وطن از دید براتیگان مسخره است.مقابل این جامعه ؛ جامعه ایده آل شخصیت رمان است که قهرمان داستان آن را در رویای خودش می بیند .رویای بابل که فرسنگها از آمریکا و ارزش‌های آن دور است و او رویاهایی را می بیند که محقق شدن آن رویاها برای یک کارآگاه خصوصی آمریکایی غیر ممکن است او زندگی در بابل را مطابق میل خود می بیند و هر لحظه بدانجا سفر می کند و در این کار بسیار زیاده روی میکند در حالیکه میداند برایش مصیبت است اما ادامه می دهد.بابل جامعه‌ای چندصدایی و چند زبانی که نویسنده عمدا و بر خلاف نویسندگان روشنفکر که معمولا آتلانتیس را انتخاب میکنند ؛ آن جامعه ایده آل رویایی را انتخاب نموده است ؛ آرمان شهر رویایی و ذهنی که زیستن در آن نکبت این دنیا را از یاد خواهد برد و او هر از چندی در این آرمان شهر دنبال رویاها یی است و میخواهذ زندگی را آنگونه که میخواهد ببیند.
گزیده‌ای از متن کتاب: ” اصلا ً سر در نمی آورم چرا تیر به ماتحتم خورد . به هر حال یک داستان جنگی مزخرف بود . به مردم که می گویی ماتحت ات تیر خورده ، دیگر تو را به چشم یک قهرمان نمی بینند . جدی ات نمی گیرند”
مدیر تولید: آوانامه

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: آرمان سلطان زاده
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:

این کتاب با آرمان سلطان زاده کار خواهد شد