تولید
شده
گیله‌مرد
گیله‌مرد
اثر بزرگ علوی

انتشارات: نگاه
تعداد صفحه: ۲۰۴
ژانر: مجموعه داستان، داستان
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: مجموعه داستان کوتاه است، شامل هشت داستان با عنوان‌های «گیله مرد»، «اجاره خونه»، «دزاشوب»، «یه‌ره‌نچکا»، «یک زن خوشبخت»، «رسوایی»، «خائن» و «پنج دقیقه پس از دوازده».داستان اصلی آن گیله‌مرد، روستایی گیلانی مبارزی است که به جنبش دهقانی می‌پیوندد و پس از هجوم مأموران و کشته شدن زنش به جنگل پناه می‌برد. شرح ماجرای سه مرد است، گیله مرد و دو محافظ او که وی را به فومن می‌برند و داستان در همین حرکت و اقامت در قهوه‌خانه نزدیک مقصد به تدریج باز می‌شود. دو مأمور تفنگ به دست در میان غرش باد و باران، گیله مرد را- که یک دهقان شورشی است- به فومن می‌برند تا تحویل پاسگاه دهند. «گلیه مرد» را از نخستین داستان‌های نویسندگان ایرانی می‌دانند که در آن پویایی و حرکت به جای توصیف نشسته‌است.این داستان را با داش آکل از صادق هدایت و تنگسیر از صادق چوبک مقایسه می‌کنند.بنا به دیدگاه جمال میرصادقی، گیله‌مرد «از موفق‌ترین داستان‌های کوتاه فارسی است، که از ویژگی‌های فنی و غنی نیرومندی برخوردار است؛ داستانی دولایه، هم واقع‌گرا و هم نمادین. نویسنده تعهد و رسالت انسانی خود را در قبال آن‌ها ادا کرده‌است. به‌عبارت دیگر، صرف انتخاب درون‌مایه یا مضمون و عصیان کردن علیه ظلم و بر بی‌عدالتی سر برداشتن، نمایش‌گر اعتراض و خشم نویسنده علیه ناروایی‌های اجتماعی نیز هست.»
گزیده‌ای از متن کتاب: باران هنگامه کرده بود. باد چنگ می‌انداخت و می‌خواست زمین را از جا بکند. درختان کهن به جان ‏یکدیگر افتاده بودند. از جنگل صدای شیون زنی که زجرمی‌کشید،‌ می‌آمد. غرش باد آوازهای ‏خاموشی را افسار گسیخته کرده بود. رشته‌های باران آسمان تیره را به زمین گل‌آلود می‌دوخت. نهرها ‏طغیان کرده و آبها از هر طرف جاری بود.‏.. دو مامور تفنگ به دست، گیله مرد را به فومن می‌بردند. او پتوی خاکستری رنگی به گردنش پیچیده و ‏بسته‌ای که از پشتش آویزان بود، در دست داشت. بی‌اعتنا به باد و بوران و مامور و جنگل و درختان ‏تهدید کننده و تفنگ و مرگ، پاهای لختش را به آب می‌زد و قدمهای آهسته و کوتاه برمی‌داشت. ‏بازوی چپش آویزان بود، گویی سنگینی می‌کرد زیر چشمی به ماموری که کنار او راه می‌رفت و ‏سرنیزه‌ای که به اندازه‌ی یک کف دست از آرنج بازوی راست او فاصله داشت و از آن چکه چکه ‏آب می‌آمد، تماشا میکرد…
مدیر تولید: آوانامه

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: آرمان سلطان زاده
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:

این کتاب با آرمان سلطان زاده کار خواهد شد