رها در هیچ
اثر
محمدرضا حیدرزاده
تعداد صفحه: None
ژانر: شعر
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: پیر
دربارهی کتاب: گزیده شعر نو
گزیدهای از متن کتاب: هنوز هم...
به پیرسالیام نگه مکن عزیز من.
نشسته گر به روی چهرِ پر چروک من؛
غبار سالهای هولناک،
تکیده پیکرم کمانه رفته است؛
اگر چو تاکها به سوی خاک،
هنوز هم درون سینهام دلی،
به عشق شور زندگی،
بس عاشقانه میتپد!...
اگر به چنگ چرک ابرها،
ستارههای آرزوی آسمانیام ربوده شد؛
اگرچه پیر و خسته و شکستهام،
من از ورای شیشههای پنجره،
در انزوای ناگزیر خویشتن،
ورای ابرهای تیره دل،
به رقص بیشمارهی ستارههای دور دستِ آسمان،
نظاره میکنم.
و همره نسیمِ سرد نیمه شب،
ز هیچزار شهر مرگِ خفتگان،
هنوز هم به بیکرانه میروم.
سحرگهان که از بلندِ کوه خاوران،
گل شقایقی جوانه میزند؛
دوباره شعلهی اُمید زندگی،
درون سینهام زبانه میکشد!
و گاه گاه، دستهای مهربان یک جوان- صمیم و گرم و مهربان-
به ذرّه ذرّه تار و پود من،
دوباره شور میپراکند.
و میرهد مرا ازین زمین مردگان.
مرا به اوج میبرد
فراتر از ستارگان،
به غرفههای غرق نور جاودان کهکشان
کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش دادهاند:
مینا حسینی
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
—