هیچکس تنها نیست
هیچکس تنها نیست

انتشارات: رخ مهتاب
تعداد صفحه: ۱۰۲
ژانر: رمان
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان، میانسال، پیر
درباره‌ی کتاب: رمان اجتماعی پیرامون مسائل زنان حق نشر با مولف است، درصورت عدم دسترسی به کتاب در بازار، نویسنده می تواند یک نسخه از کتاب رو در اختیار گوینده قرار دهد
گزیده‌ای از متن کتاب: « فصل اول » عرق از سر و صورتم می ریخت ؛ مقنعه ام کاملا خیس شده بود ، موفق نشده بودم خانه آقای ارجستانی را پیدا کنم . گرما همیشه برای من یک نقطه ضعف محسوب می شد . به ناچار روی پله ای نشستم . چشمم به باجه تلفن افتاد . با دست محکم به پیشانی خود زدم ؛ چرا از اول به فکرم نرسیده بود ؟ کیفم را باز کردم و به هر زحمتی بود شماره تلفن را از لابه لای کاغذها پیدا کردم ، از آقایی که از اون طرف می گذشت ، یک سکه گرفتم و زنگ زدم . پس از چند دقیقه مرد موقر میانسالی از دور نمایان شد ؛ مردد بودم ، نمی دانستم آقای ارجستانی است یا نه ؟ به من نزدیک شد و پرسید : عذر می خواهم ، خانم رحیمی ؟! با شادمانی گفتم : خودم هستم ، سلام ! سلام ! من ارجستانی هستم ؛ همسر افسانه . . خیلی خوشوقتم . چرا به ما خبر ندادید ؟! قرار بود من و افسانه برای استقبال بیانیم . به اندازه کافی شرمنده محبتهای شما هستم ؛ تا اینجا هم خیلی به شما زحمت داده ام . این حرف را نزنید ، آشنایی شما برای ما نعمتی بود ، هوا خیلی گرم است ؛ بهتره حرکت کنیم ، یک کوچه بیشتر نیست ؛ الان می رسیم . خیلی زود به در سفيدي رسيديم . ساختمان زیبایی بود ؛ برای یک فرهنگی با آن اوصافی که من شنیده بودم ، کمی تجملی به نظر می رسید . طراحی خانه شبیه صدفی بود که کاجها و صنوبرهای زیادی آن را احاطه کرده بودند ، نمای ساختمان هم از گرانیت های سبز زیبایی تشکیل شده بود .

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: نرجس ✨ خاتون
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: