این سگ می خواهد رکسانا را بخورد
این سگ می خواهد رکسانا را بخورد
اثر قاسم کشکولی

تعداد صفحه: ۲۴۴
ژانر: هنر، داستان، رمان، داستان کوتاه
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان، میانسال، پیر
درباره‌ی کتاب: رکسانا و راحله کاراکترهایی هستند، به غایت داستانی که وقوعش، وامدار یک شبکه ارجاعات فرامتنی از بوف کور گرفته تا کلیت ادبیات کهن فارسی است و لیلا که تصور می‌کنم دیر وارد داستان می‌شود، تکمیل‌کننده روایتی است که باید سهمی از واقعیت هنوز در او باقی باشد. رمان کشکولی در پیرنگ و فضاسازی مدام دست به بازتولید وضعیت می‌زند و همین واکاوی‌های از سر خیال است که گویی این کتاب را اثری برجسته می‌کند.
گزیده‌ای از متن کتاب: گفتم: آقا مهران! به گمانم رویات یادت رفت. گفت: بلی از یاد برفت کاوه‌خان. چون ئی قسم رویا در مملکت ما واقعی نی! گفتم: چی واقعی نیست؟ گفت: رویایم. گفتم: رویا که نباید واقعی باشد. گفت: اگر افغان بودی می‌دانستی چی گپ می‌زنم. گفتم: چی گپ می‌زنی؟ گفت: ملا عمر بهشت دارد. گفتم: طالبان که دیگر نیست. گفت: اما بهشت هست. مهران سیگاری پیچید و تعارفم کرد و گفت: بنگ قندهار است کاوه‌خان! کامش کم از کام رکسانا خانوم نیست. حرفش را نشنیده گرفتم و گفتم: از سر تشنگی چیزی پرانده! بعد سیگار را از دستش گرفتم و بنا کردم به کام گرفتن.
مدیر تولید: موسسه رها فیلم

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: