مدالهای رنگی
اثر
مژگان مشتاق
انتشارات:
ندارد
تعداد صفحه: سه صفحه
ژانر: کودک، داستان
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان
دربارهی کتاب: در باره زرافه ای است که تیکه های تیره ی پوستش می روند و او مدعی می شود که آنها را خودش بخشیده است برای همین حیوانات دیگر در کمال ناباوری به او مدال های رنگی می دهند.
گزیدهای از متن کتاب: زرافه به تیکه های قهوه ای بدنش خیلی علاقه داشت. اون چند روز یه بار تیکه – های قهوه ای رو از بدنش جدا می کرد و اونها رو می شست و روی تنه ی درخت
می انداخت تا خشک بشن بعد دوباره اونها رو به بدنش می چسبوند.زرافه به یک چیز دیگر هم علاقه داشت و آن یک ساز دهنی بود. اما او هیچوقت یک ساز دهنی نداشت!
یه روز زرافه به آهوی مهربان گفت: تو همیشه به دیگران کمک می کنی – آیا تو از این کار خسته نمی شوی؟
آهو خندید و گفت: وقتی دیگران را دوست داشته باشی به دوست داری به آنها کمک کنی .
زرافه گفت: من هم دوست دارم مثل تو باشم !
باد صدای زرافه را شنید. هو کشید و بو کشید و رفت...
فردای آن روز زرافه تصمیم گرفت بیرون جنگل برود و گردشی بکند.
او کمی که رفت باد هو هو کنان آمد و تیکه ای از پوست قهوه ای او را برداشت و
با شادی گفت: چند پرنده برای در امان ماندن از باران به این تیکه ی پوست تو احتیاج دارند اجازه میدهی این را برای پرندگان ببرم؟
زرافه اول خواست بگوید: نه من به این تیکه های قهوه ای علاقه دارم اما یاد حرف دیروز خودش با اهو افتاد برای همین گفت:
بله ! من اجازه میدهم ببر!
آهو کمی که رفت دوباره باد هو کشید و بو کشید و با عجله گفت : قایقی که بادبان آن پاره شد هر لحظه ممکن است در دریا غرق شود اجازه می دهی چند تیکه از پوست قهوه ای تو را برای قایق ببرم؟
زرافه کمی فکر کرد بعد گفت:
بله اجازه می دهم ببر!
کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش دادهاند:
—
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:
—